خاورمیانه و... زیر ذرهبین شماره ۲ | ۲۹ تیر ۱۴۰۴ ویژهنامهی تحولات منطقهای، سیاسی و امنیتی
سرفصلها
۱. جنگ ۱۲ روزه و شکاف امنیتی در رأس رژیم
در یکی از بیسابقهترین ضربات اطلاعاتی، مراکز فرماندهی سپاه، پناهگاههای زیرزمینی در دماوند و کرمان، و حتی محل اختفای رئیس سازمان اطلاعات سپاه، هدف دقیق حملات اسرائیل قرار گرفت. حملهای که با حضور همزمان فرماندهان در نقطه هدف همراه بود، نشانهای بود از نفوذ انسانی و تکنولوژیک در عمق بیت خامنهای. سپاه حفاظت شخصیتها، یگانهای شنود و رمز، و حتی برخی بستگان مقامات، در مظان اتهام قرار گرفتهاند. پیام خامنهای روشن بود: «نفوذ از جنگ موشکی خطرناکتر است.» اما این فقط آغاز فروپاشی امنیتیست
۲. مسعود رجوی: حمله به موسوی، در این مقطع، کمک به خامنهای است
در بیانیهای تاریخی به مناسبت ۳۰ تیر، مسعود رجوی بر یک نکته مهم انگشت گذاشت: با وجود تفاوت راهبردی با طرح «رفراندوم موسوی»، اما حمله به او در این شرایط، خدمت مستقیم به ولیفقیه است. رجوی با اشاره به جدایی کامل مسیر قیام و سرنگونی از راهحلهای اصلاحطلبانه، بر حق موسوی و همسرش برای آزادی و حفاظت از گزند ولیفقیه تأکید کرد. این موضع، ضمن شفافسازی خط مشی مجاهدین، توازنقوای جدیدی را در برابر خامنهای رقم زد
۳. عملیات روانی علیه مجاهدین؛ مقالهای امنیتی در لباس تحلیل
رژیم در اقدامی هماهنگ، با انتشار مقالهای در انصافنیوز به قلم مأمور امنیتی، آرش رضایی، تلاش کرد «شکاف گفتمانی» میان نسل جدید و مجاهدین را القا کند. اما پاسخ تحلیلی نشان داد که حضور گسترده جوانان دهه ۷۰ و ۸۰ در کانونهای شورشی، شعارهای «درود بر رجوی»، و مقاومت نسل جدید در شکنجهگاهها، پاسخی عملی به این ادعاهاست. حمله به «رهبری» و «سازمانیافتگی»، واهمه رژیم از نیروی واقعی در میدان است، نه تحلیل جامعهشناختی
۴. بازداشتها و تسویههای بیسر و صدا پس از جنگ
در پی افشای نفوذ گسترده، دستکم ۴۰ تا ۷۰ نفر در نهادهای حساس سپاه و بیت رهبری بازداشت شدهاند. از جمله اعضای یگان حفاظت خامنهای، مسئولین شنود و ارتباطات رمزنگاری، و چند تن از مدیران صنایع پهپادی در اراک، مشهد و یزد. قوه قضائیه کمیتهای ویژه برای مقابله با «نفوذ» تشکیل داده، اما پروندههای اصلی همچنان در سکوت باقی ماندهاند
۵. بحران در بحران؛ بیاعتمادی خامنهای به سپاه خودش
تحلیلها نشان میدهد خامنهای پس از این جنگ، دچار بحران عمیق بیاعتمادی به ساختار نظامی و اطلاعاتی خود شده است. اخباری از حذف چهرههایی مانند حسین نجات و فشار بر فرزندان برخی مسئولان برای اعترافگیری شنیده میشود. فروپاشی اعتماد در رأس نظام، از بیت آغاز شده و به نهادهای اطلاعاتی و حتی سپاه قدس رسیده است.
آن نیروی سازمانیافته و وفادار، سازمان مجاهدین خلق ایران است.
نه بهخاطر یک نام یا گذشته، بلکه به دلایل روشن و میدانی:
-
تنها نیروییست که ساختار تشکیلاتی، رهبری، استراتژی و آرمان روشن دارد.
-
تنها جریانیست که از میدانهای دهه ۶۰ تا قیامهای نسل Z، پیوند عملی و خونی با مقاومت ایران داشته است.
-
تنها جریانیست که خط خود را با بریدگان، توابان، و پروژههای نفوذی رژیم، شفاف و بیتعارف جدا کرده است.
-
تنها نیروییست که از اشرف تا اشرف ۳، از زندان تا کانون شورشی، ایستاده است.
در شرایطی که رژیم در رأس میلرزد و اپوزیسیون قلابی در نقد و تردید و ترس دستوپا میزند، تنها یک آلترناتیوِ مقاوم، روشن، خونداده و سازمانیافته وجود دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر