۱۴۰۴ شهریور ۹, یکشنبه

اطلاعات جدید :"اسرائیل با هک تلفن محافظان فرماندهان ایران را هدف قرار داد"

"اسرائیل با هک تلفن محافظان فرماندهان ایران را هدف قرار داد"



محل بمباران شده  نشست شورای عالی امنیت رژیم در جنگ ۱۲ روزه 

"نیویورک تایمز" می‌گوید اسرائیل با هک کردن تلفن همراه محافظان و رانندگان موفق شد در جنگ ۱۲ روزه، شخصیت‌های کلیدی ایران را هدف قرار دهد. "بی‌احتیاطی" محافظان از جمله پست کردن در شبکه‌های اجتماعی به اسرائیل کمک شایانی کرد.

روزنامه "نیویورک تایمز" می‌گوید اسرائیل در جریان جنگ با ایران توانست با هک کردن تلفن‌های همراه محافظان امنیتی و راننده‌های آنان، رهبران ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای را شناسایی و هدف قرار دهد و همچنین محل تشکیل یک جلسه فوق‌محرمانه شورای عالی امنیت ملی ایران را بمباران کند.

این روزنامه روز شنبه ۳۰ اوت (هشتم شهریور) در گزارشی نوشت شورای عالی امنیت ملی ایران در چهارمین روز جنگ، در پناهگاهی در عمق ۳۰ متری، زیر کوهی در غرب تهران تشکیل جلسه داده بود و به رغم اینکه به مقامات دستور داده شده بود به دلایل امنیتی تلفن‌های همراه خود را به جلسه نیاورند تا از هدف قرار گرفتن توسط اسرائیل جلوگیری شود، ارتش اسرائیل با شش بمب این پناهگاه را هدف قرار داد.

به نوشته نیویورک تایمز هیچ یک از مقامات ایرانی در این حمله آسیب ندیدند اما آنها به هنگام خروج از پناهگاه با اجساد محافظان خود روبرو شدند.


پیش‌تر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران این حمله را تأیید کرده و گفته بود در این جلسه تمام سران قوا و مقامات رده بالا از جمله وزیر اطلاعات، وزیر کشور و فرماندهان ارشد حضور داشتند. او چهارم مرداد در جریان سفری به استان قم با اشاره به بمباران نشست شورای عالی امنیت ملی گفته بود: «اگر این اتفاق می‌افتاد، مردم ما بسیار ناامید می‌شدند. در آن لحظه فقط یک سوراخ بود و دیدیم هواست و گفتیم دیگر خفه نمی‌شویم.»

خبرگزاری فارس نیز در گزارشی نوشته بود مدل این حمله، مشابه عملیات اسرائیل برای کشتن حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزب‌الله لبنان طراحی شده بود.

نیویورک تایمز در گزارش خود که به نقل از چند مقام ارشد نظامی و اطلاعاتی ایران و اسرائیل تهیه شده، می‌نویسد به رغم آگاهی مقام‌های ارشد ایرانی از تهدیدات امنیتی تلفن‌های هوشمند و پرهیزشان از استفاده از آن‌ها، این دستورالعمل به تیم‌های محافظتی و همراه‌شان تعمیم نیافته بود. ایران از طرح اسرائیل برای ترور مقامات ارشد مطلع بود و به همین دلیل سطح حفاظت از آنها را افزایش داده بود، اما به نوشته این روزنامه همین اقدامات امنیتی افزایش یافته، ناخواسته به اسرائیل در شناسایی و هدف‌گیری آنها کمک کرد.

این گزارش می‌افزاید تعداد زیادی از محافظان در سال‌‌های گذشته در استفاده از تلفن‌های همراه بی‌احتیاطی کرده و از جمله در شبکه‌های اجتماعی پست‌هایی درباره فعالیت‌‌های روزانه خود منتشر می‌کردند؛ اقدامی که به تلاش‌های اطلاعاتی اسرائیل کمک شایان توجهی کرد.

یکی از مقامات دفاعی اسرائیل در این باره به نیویورک تایمز گفت: «استفاده بیش از حد از محافظان، نقطه ضعفی بود که ما به آنها تحمیل کردیم و توانستیم از آن بهره‌برداری کنیم.»

تلاش گسترده اسرائیل برای نفوذ به حلقه‌های امنیتی ایران

این روزنامه می‌نویسد پس از حمله اولیه و مرگبار اسرائیل که در جریان آن چندین فرمانده ارشد نظامی کشته شدند، دستور داده شده بود که محافظان تنها از بی‌سیم استفاده کنند، با این حال دستکم در یک مورد، محافظان این دستور را نقض کردند که همین مسئله موجب شد اسرائیل بار دیگر بتواند مقامات ارشد ایرانی را هدف قرار دهد. در حمله به جلسه شورای عالی امنیت ملی، مسعود پزشکیان از ناحیه پا زخمی شد، اما هیچ‌یک از مقامات ارشد کشته نشدند.

طبق این گزارش پس از کشته‌شدن چهره‌های کلیدی در روز اول جنگ، محافظان تنها مجاز به استفاده از بی‌سیم شدند و تنها فرماندهان تیم‌های حفاظتی که همراه مقامات سفر نمی‌کردند، اجازه داشتند تلفن همراه با خود حمل کنند. به گفته برخی مقامات ایرانی به هنگام تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی، یکی از محافظان این دستور را نقض کرد و همین امر موجب شد تا اسرائیل بتواند با حمله‌ای دقیق، محل جلسه را هدف قرار دهد.

به نوشته نیویورک تایمز ردیابی محافظان مقامات ایرانی توسط اسرائیل پیش‌تر رسانه‌ای نشده بود و این امر بخشی از تلاش گسترده‌تر اسرائیل برای نفوذ به درونی‌ترین حلقه‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران بوده است.

اسرائیل پس از پایان درگیری ۱۲روزه اعلام کرد که ده‌ها مقام ارشد امنیتی و دست‌کم ۱۱ دانشمند ارشد هسته‌ای ایران را در جریان حمله به این کشور کشته است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

جمهوری اسلامی پس از برقراری آتش‌بس، کارزار گسترده‌ای را برای دستگیری و بازجویی از مظنونان به جاسوسی آغاز کرد و چند تن را نیز به همین اتهام اعدام کرد. به نوشته نیویورک تایمز چند مقام ارشد ایرانی و یک عضو سپاه پاسداران به این روزنامه گفته‌اند که جمهوری اسلامی به طور محرمانه ده‌ها نفر از اعضای ارتش، وزارت اطلاعات و دولت را به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر یا در حبس خانگی قرار داده است. گفته شده برخی از این افراد عضو رده‌های بالا بوده‌اند. اسرائیل در مورد این دستگیری‌ها اظهار نظر نکرده است.

مقامات کنونی و پیشین اسرائیلی اعلام کرده‌اند که این عملیات نتیجه چندین سال کار سازمان موساد و اطلاعات نظامی برای ایجاد توانمندی اطلاعاتی دقیق به‌منظور حذف هدفمند چهره‌های کلیدی ایران بوده است.

اسرائیل هشدار داده است که در صورت تلاش جمهوری اسلامی برای بازسازی برنامه‌های هسته‌ای و موشکی خود، ممکن است عملیات نظامی را از سر بگیرد.

مریم همتی دویچه وله 

رژیم ایران در آستانۀ فروپاشی است، باید از خطر جنگ داخلی پرهیز کرد - اندیشکده هنری جکسون

رژیم ایران در آستانۀ فروپاشی است، باید از خطر جنگ داخلی پرهیز کرد - اندیشکده هنری جکسون



اندیشکده آمریکایی-بریتانیایی «هنری جکسون» در گزارشی هشدار داده است که جمهوری اسلامی ایران پس از شکست‌های سنگین منطقه‌ای در لبۀ فروپاشی قرار گرفته و هرگونه خلأ قدرت می‌تواند کشور را به جنگ داخلی و منطقه را به بی‌ثباتی گسترده بکشاند. این گزارش راه برون‌ رفت را نه در مداخلۀ نظامی، بلکه در گذار سریع و کم‌هزینه به دموکراسی، همراه با تقویت اپوزیسیون و حمایت اقتصادی از ایران پس از جمهوری اسلامی می‌داند.

اندیشکده هنری جکسون (Henry Jackson Society) در گزارشی که روز شنبه بیست‌وهشت اوت منتشر کرد، هشدار داد که جمهوری اسلامی ایران در لبۀ فروپاشی قرار گرفته و هرگونه خلأ قدرت می‌تواند کشور را به سوی جنگ داخلی و منطقه را به سمت بی‌ثباتی گسترده سوق دهد. در این گزارش آمده است که باید "به هر قیمتی" از جنگ داخلی در ایران پرهیز شود و گذار سیاسی در ایران تنها در صورتی موفقیت‌آمیز خواهد بود که "سریع و کم‌هزینه" باشد.

بر اساس این گزارش، مجموعه‌ای از شکست‌های راهبردی موقعیت جمهوری اسلامی را به ‌شدت تضعیف کرده است: حملات هدفمند اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴ و ژوئن ۲۰۲۵ توان دفاع هوایی ایران را درهم شکست؛ نابودی بازوهای نیابتی تهران - حماس و حزب‌الله - نفوذ منطقه‌ای آن را کاهش داد و سقوط رژیم بشار اسد، متحد اصلی ایران در منطقه، ضربۀ دیگری به "عمق راهبردی" جمهوری اسلامی وارد ساخت. به این ترتیب، سیاست موسوم به "حلقۀ آتش"، یعنی محاصرۀ اسرائیل از طریق نیروهای نیابتی، اکنون "به‌کلی بی‌اثر شده است".

با این حال، گزارش تأکید می‌کند که تهران همچنان خواهد کوشید فعالیت‌های تروریستی، برنامۀ هسته‌ای و موشکی خود را بازسازی کند. جمهوری اسلامی مدعی است که مواد شکافت‌پذیر هسته‌ای خود را پیش از حملات اخیر جابجا کرده و از این رو همچنان "تهدیدی معتبر" به‌شمار می‌رود.

به نوشتۀ اندیشکده هنری جکسون، تمرکز قدرت در رأس نظام ایران و تشدید اقتدارگرایی شکاف‌هایی میان جناح‌های رقیب -اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان - ایجاد کرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بخش عمده‌ای از اقتصاد کشور را در قالب یک قرارگاه عظیم اقتصادی در کنترل دارد، از توان و زیرساخت لازم برای بازسازی نفوذ خود برخوردار است. قرارگاه "خاتم‌الانبیا"، بازوی اقتصادی سپاه، بر صنایع کلیدی از انرژی و خودروسازی گرفته تا الکترونیک، ساختمان و لجستیک تسلط دارد. با این همه، خطر شکل‌گیری یک حکومت اقتدارگرا و ضدغربی بدون حضور مستقیم سپاه نیز وجود دارد. به باور نویسندگان گزارش، حتی در صورت تغییر رژیم، امکان استقرار نوعی استبداد دیگر - چه مذهبی و چه ناسیونالیستی -بسیار محتمل است.

در همین گزارش، به نقل از یک شهروند ایرانی آمده است : "مردم ایران از فساد و سرکوب و انزوای بین‌المللی حکومت اسلامی خسته‌اند، اما این به معنای پذیرش حملات خارجی نیست. وقتی بمب‌ها بر شهرهایی چون تهران، اصفهان یا تبریز فرود می‌آیند و کودکان کشته می‌شوند، دشوار است که مردم آن را چیزی جز تجاوز غیرقانونی و نامتناسب ببینند." او تأکید کرده که مردم ایران خواهان تغییر هستند "اما نه از مسیر خشونت بیرونی"، زیرا چنین حملاتی صدای اپوزیسیون را به‌عنوان "همدست دشمن خارجی" جلوه می‌دهد و راه دموکراسی را دشوارتر می‌کند. اعتمادی ار اف ای


مهم :نقش اسلام (خمینی) و جمهوری اسلامی ایران در نابودی آرمان ملی فلسطینیان

نقش اسلام (خمینی) و جمهوری اسلامی ایران در نابودی آرمان ملی فلسطینیان



از فاجعه («نکبت») ۱۹۴۸ تا ویرانی غزه در ۲۰۲۳، اسلامگرایی بارها مسیر ملی فلسطینیان را به بن‌بست کشانده است. از حاج امین الحسینی و همکاری او با نازی‌ها تا حماس و حملۀ خونین هفتم اکتبر، منافع فرقه‌ای بر مصالح ملی چربیده است. با ورود جمهوری اسلامی ایران و حمایت آشکارش از اسلامگرایان فلسطینی، اکنون اما بومرنگ خشونت به سوی تهران بازگشته و رژیمی ورشکسته و بی‌اعتبار و بیش از هر زمان در خطر فروپاشی بر جای گذاشته است.

 جنبش ملی فلسطینیان از همان آغاز پیدایش خود با موازنه‌ای نابرابر در برابر جنبش صهیونیستی و سپس دولت اسرائیل روبرو شد. اما مسئولیت رهبران اسلامگرا در داخل فلسطین و خارج از آن نیز نقشی اساسی در ناکامی‌های فلسطینیان ایفا کرد. در ۱۹۲۱، بریتانیا با ایجاد مقام «مفتی اعظم قدس» و سپردن آن به حاج امین الحسینی، ملی‌گرایی فلسطینی را به اسارت اسلام سیاسی درآورد.

الحسینی در ۱۹۴۱ به همکاری با نازی‌ها تن داد و در ۱۹۴۷ طرح تقسیم فلسطین به دو دولت یهودی و عربی را رد کرد. این تصمیم‌ها به فاجعۀ (نکبت) ۱۹۴۸ انجامید: آوارگی بیش از نیمی از جمعیت عرب فلسطین و نابودی هر گونه امکان مصالحه با اسرائیل. اسلامگرایی، در همان گام نخست، آرمان ملی فلسطینیان را به حاشیه راند.

حماس و انشقاق داخلی از ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۷

پس از جنگ ۱۹۶۷، اسرائیل برای تضعیف سازمان آزادی‌بخش فلسطین، به رشد جریان‌های مذهبی در غزه میدان داد. در ۱۹۸۷، همین جریان‌ها – البته با پول های قطر و حمایت موساد - حماس را بنیان نهادند که با شعار نابودی اسرائیل در تضاد آشکار با خط سازش و «راه‌حل دو دولت» قرار گرفت.

شکاف داخلی سرانجام در ۲۰۰۷ به اوج رسید: حماس با قبضۀ غزه، پیکر جنبش ملی فلسطین را دوپاره کرد. از آن زمان، غزه و مردم آن در اسارت ایدئولوژی اسلامگرایانه فرو افتادند، در حالی که سازمان آزادی‌بخش در کرانه باختری مسیر فساد و انسداد سیاسی را می‌پیمود.

جمهوری اسلامی ایران: از صدور انقلاب تا بومرنگ ۷ اکتبر

اسلامگرایی اما تنها در داخل فلسطین عامل ویرانی نبود. از ۱۹۷۹، اسلامگرایان حاکم بر ایران به رهبری خمینی و سپس خامنه‌ای، مسئلۀ فلسطین را به ابزار سیاست خارجی خود برای اعمال هژمونی در منطقه بدل کردند. با شعار «محو اسرائیل»، جمهوری اسلامی دهه‌ها از حماس و جهاد اسلامی حمایت مالی و نظامی کرد و هر کوششی را برای راه‌حل دو دولت عقیم گذاشت.

سرانجام، حملۀ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نقطۀ عطفی شد. حماس با حمایت مستقیم سیاسی، نظامی و لجستیکی حکومت اسلامی ایران، اسرائیل را عاقبت با خونین‌ترین روز تاریخش روبرو ساخت و بهای آن را مردم غزه با هزاران کشته و ویرانی گسترده پرداختند.

اما پیامدهای این حملۀ وحشیانه فقط به غزه محدود نماند. این اقدام همانند یک بومرنگ به سوی خود جمهوری اسلامی بازگشت. نیروهای نیابتی حکومت ایران - از حزب‌الله لبنان تا حوثی‌های یمن - در نتیجۀ ضربات اسرائیل یا در حال فروپاشی‌اند یا به شدت تضعیف شده‌اند. شعله‌های جنگ عاقبت در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ به داخل ایران نیز زبانه کشید. در نتیجۀ این جنگ، که بعید است پایان یافته باشد، جمهوری اسلامی ایران بر پایۀ اغلب ارزیابی‌ها چه در داخل و چه در خارج اکنون به نظامی از هر لحاظ ورشکسته، بی‌اعتبار و تضعیف‌شده با آینده‌ای مبهم و تاریک تبدیل شده است.

 فردای فلسطین و جمهوری اسلامی

اسلامگرایی، چه در چهرۀ حاج امین الحسینی، چه در قالب حماس، و چه در سیاست‌های خمینی و خامنه‌ای، بارها ثابت کرده است که دشمن اصلی آرمان ملی فلسطینیان بوده است. آنچه باقی مانده، مردمانی است که بی‌گناه در بند این ایدئولوژی - چه در غزه، چه در لبنان و چه در خود ایران - همچنان گرفتار آمده‌اند و بهای سنگین خیانت اسلامگرایان را می‌پردازند.

ملت فلسطین، در بحبوحۀ ویرانی غزه و انسداد سیاسی کرانه باختری، بیش از هر زمان دیگری در جستجوی رهبری است که از قید فرقه‌گرایی و اسلامگرایی برهد و آرمان ملی را بر منافع حزبی و ایدئولوژیک مقدم بدارد. تا زمانی که اسلام سیاسی بر صحنه غالب است، راهی به سوی دولت مستقل فلسطین گشوده نخواهد شد.

در سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران، که چهار دهه مسئلۀ فلسطین را دست‌آویز مشروعیت‌سازی برای خود ساخته بود، امروز در دام همان سیاست گرفتار آمده است. با تضعیف نیابتی‌ها در لبنان، غزه و یمن و با انزوای روزافزون در صحنۀ جهانی، این نظام، به اعتراف رئیس جمهوری اش، از هر لحاظ در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. پرسش بنیادین این است که آیا از دل این ویرانی‌ها، روزی صدای ملی‌گرایی عقلانی و واقع‌بینانه در فلسطین و منطقه به گوش خواهد رسید؟اعتمادی ار اف ای

 مسئولیت این نوشتاری به عهده نویسنده است 

نفوذ اسرائیل به تلفن محافظان، مقامات ارشد ایران را در تیررس قرار داد

نفوذ اسرائیل به تلفن محافظان، مقامات ارشد ایران را در تیررس قرار داد



روزنامۀ نیویورک‌ تایمز در گزارشی تازه فاش ساخت که دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل طی جنگ دوازده ‌روزه توانستند محل نشست‌های محرمانۀ مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران را از طریق نفوذ به تلفن‌های همراه محافظان آنان شناسایی کنند.

به نوشتۀ این روزنامه، یکی از این نشست‌ها در پناهگاهی در عمق سی متری کوهی در غرب تهران برگزار شده بود که در آن رئیس‌جمهوری، مسعود پزشکیان، و اعضای شورای عالی امنیت ملی حضور داشتند. هرچند به مقامات دستور داده شده بود که تلفن‌های خود را به همراه نیاورند، اما محافظان و رانندگان آنان این دستور را جدی نگرفتند و همان خطری را که از آن هراس داشتند، پدید آوردند. ساعتی بعد، ارتش اسرائیل شش بمب بر ورودی و خروجی پناهگاه فرود آورد. مقامات از این حمله جان به‌ در بردند، اما با خروج از محل، با پیکر بی‌جان محافظان خود روبرو شدند.

نیویورک‌تایمز به نقل از ساسان کریمی، معاون پیشین دفتر مطالعات راهبردی ریاست‌جمهوری و استاد دانشگاه تهران، نوشت: «مقامات و فرماندهان ارشد تلفن همراه با خود نداشتند، اما محافظان و رانندگان این دستور را رعایت نکردند. سهل‌انگاری همین افراد باعث شد که اسرائیلی‌ها رد بسیاری از آن‌ها را بگیرند.»

این روزنامه افزوده است که گفتگو با پنج مقام ایرانی، دو عضو سپاه پاسداران و نُه مسئول نظامی و اطلاعاتی اسرائیل صحت این روایت را تأیید کرده است. به باور مقامات ایرانی، نفوذ به تلفن محافظان تنها یکی از ابزارهای کارزار طولانی و موفق جاسوسی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی است. این کارزار طی سال‌های اخیر با ترور فرماندهان نظامی، دانشمندان هسته‌ای و حملات هوایی گسترده به خاک ایران، توازن امنیتی تهران را به‌ شدت برهم زده است.

افشاگری تازه نیویورک تایمز بار دیگر نشان می‌دهد که جنگ پنهان میان تهران و تل‌آویو وارد مرحله‌ای تازه شده است که در آن بی‌احتیاطی کوچک یک محافظ یا راننده می‌تواند جان بالاترین مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی را به خطر بیندازد. اعتمادی ار اف ای

۱۴۰۴ شهریور ۸, شنبه

« استخوانی در گلوی قدرت» ساسله نوشته های عادل عبیات

« استخوانی در گلوی قدرت» ساسله نوشته های عادل عبیات 

مریم رجوی و۸ تن از مسئولین اول سازمان مجاهدین خلق ایران

بهشته شادرو از مسئولین اول سازمان که در عکس بالا نبود

زهرا مریخی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران در کنار دوتن از معاونین مسئول اول

خواهر زهرا مریخی دست ۶ معاون مسئول اول را به علامت تکثیر بالا میبرد

شش تن از معاولین فعلی مسئول اول سازمان زهرا مریخی

در این نوشتار از زن نمی‌نویسم، که از لحظه‌ای می‌نویسم که واژه‌ی زن خود دچار انفجار معنا شده است، نه دال و نه مدلول، نه جنس، نه تاریخ، نه حتی رهایی، که شکافی‌ست در خود زبان، در خود قدرت، در خود هستی. این‌جا زن نه موضوع اندیشه، که رخدادی‌ست که خودِ اندیشه را متزلزل می‌کند. نه در امتداد فمینیسم، نه در مسیر جامعه‌شناسی سیاسی و نه حتی با زبان تاریخ مقاومت، که از شکاف اگزیستانسیالی که زن در فلسفه‌ی قدرت ایجاد می‌کند، زن را نه چون دیگری، که چون امکانی برای ویران‌سازی بازنمایی و بازسازی می‌کنم. این‌جا زن نه فرم است، نه حضور، که پرسش است، که اگر آن‌که فرمان می‌دهد نیازی به دیده‌شدن نداشته باشد، پس فلسفه در کجای خود فرو می‌ریزد‌.

فعال‌شدن «مکانیسم ماشه» توسط اروپا؛ آیا ایران فرصتی برای گریز از تحریم‌ها دارد؟

فعال‌شدن «مکانیسم ماشه» توسط اروپا؛ آیا ایران فرصتی برای گریز از تحریم‌ها دارد؟

 پیامدهای جنگ دوازده‌روزه همچنان بر داخل ایران سایه انداخته و اکنون این نگرانی وجود دارد که وحدتی‌ که طی آن جنگ حاکم شد، رو به ضعف نهاده و شکاف‌ میان جریان‌های مختلف سیاسی ایران، جنبه علنی یافته و آشکار شده است.

از جمله این شکاف‌ها، مطالبات منتسبان به جریان اصلاح‌طلب برای انجام اصلاحاتی در داخل ایران و ارائهٔ برخی امتیازات در خصوص غنی‌سازی داخلی اورانیوم بود که انتقادات تندروها را برانگیخت.

موضوع جدید در خصوص این شکاف‌ها و اختلافات، چیزی است که تندروها آن را موافقت دولت ایران با ورود شماری از بازرسان آژانس بین‌المللی به ایران دانسته و تاکید دارند که دولت با این کار عملا مصوبه مجلس ایران را نقض کرده است.

در اینجا به دو مسئلهٔ اساسی اشاره می‌کنیم: نخست، اختلاف میان تندروها و دولت؛ و مسئلهٔ دیگر، رابطهٔ ایران با آژانس پس از جنگ دوازده‌روزه. رافائل گروسی تصریح کرده است که نخستین گروه از بازرسان آژانس وارد ایران شدند و برای انجام مأموریت‌هایشان آماده می‌شوند، و آژانس در تدارک ازسرگیری عملیات بازرسی است.

پس از برقراری آتش‌بس در جنگ اسرائیل ـ ایران، مجلس شورای اسلامی تصمیمی به عنوانِ قانون صادر کرد که دولت را ملزم می‌کند، همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تعلیق کند. براساس این مصوبه، دولت ایران ملزم است شیوهٔ همکاری خود با آژانس را تغییر داده و برای اجرای درخواست‌های آژانس، موافقت شورای عالی امنیت ملی ایران را بگیرد.

علت تعلیق همکاری میان ایران و آژانس این بود که در روز دوازدهم ژوئن، یعنی یک روز پیش از حملات هوایی اسرائیل به خاک ایران، آژانس اعلام کرد تهران، تعهدات «ان‌پی‌تی» را نقض کرده و حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را محکوم نکرد.

ایران همکاری‌اش با آژانس را مشروط به انعقاد یک توافق چارچوب جدید کرد؛ زیرا بر این باور است که پس از جنگ، اوضاع تغییر کرده و باید سازوکارهای جدیدی وجود داشته باشد؛ این یکی از مسائلی است که تهران در خصوص آن با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رایزنی کرد.

اما این‌که چرا ایران به‌رغم مصوبه و قانون مجلس، این همکاری را با آژانس نشان داد، به این دلیل است که همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یکی از شروط تروئیکای اروپایی (انگلستان، فرانسه و آلمان) برای عدم فعال‌سازی «مکانیزم ماشه» یا همان «اسنپ‌بک» است.

در جریان گفت‌وگوهای استانبول میان تروئیکای اروپایی و ایران، پیشنهاد شد فعال‌سازی سازوکار «اسنپ‌بک»، در صورتی که ایران بازرسی‌های آژانس ـ از جمله بررسی ذخایر اورانیوم غنی‌شدهٔ ـ را ازسر بگیرد و وارد گفت‌وگو با واشینگتن شود، به تعویق افتد.

از آنجا که سه کشور اروپایی عملاً گام‌های جدی برای فعال‌سازی «اسنپ‌بک» و بازگشت تحریم‌ها برداشته‌اند، ایران تصمیم گرفت با موافقت با بازگشتِ برخی بازرسان، گونه‌ای نرمش و انعطاف نشان دهد؛ اما برای به تعویق انداختنِ فعال‌سازی «اسنپ‌بک»، شورای امنیت باید قطعنامهٔ 2231 سال 2015 را که به موجب آن، توافق هسته‌ای اجرا می‌شود، تمدید کند؛ این در حالی است که اعتبارِ این قطعنامه قرار است در 18اکتبر 2025 به پایان برسد، و اگر قطعنامه منقضی شود، به این معناست که میراثِ تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، دیگر به اجرا بازنخواهد گشت، و در نتیجه فرانسه و آلمان و بریتانیا نخواهند توانست، تحریم‌ها را بازگردانند.

به موجب قطعنامهٔ 2231: «پس از گذشت 10 سال از روزِ پذیرشِ این برنامه، و مشروط بر عدم ازسرگیری اجرای احکامِ قطعنامه‌های پیشینِ شورای امنیت، اجرای تمامی احکامِ قطعنامهٔ 2231(سال 2015) پایان می‌یابد و شورای امنیت آنگاه از رسیدگی به پرونده هسته‌ای ایران دست می‌کشد.»

این تحولات در زمانی رخ می‌دهد که کشورهای تروئیکای اروپایی، تعویقِ «اسنپ‌بک» را همچون آتش‌بسی می‌بینند که به تحققِ ثبات کمک می‌کند، در حالی‌که در تهران این امر به‌عنوان امتیازدهیِ یک‌جانبه و زودهنگام تفسیر می‌شود؛ چنان‌که برخی در داخل ایران بر این باورند که ورودِ بازرسان و افشایِ سایت‌هایی که هدف حمله قرار گرفتند و سرنوشتِ اورانیوم با غنای بالا، ایران را از آنچه بسیاری از مسئولان، آخرین کارت‌های برنده‌اش در برابر واشینگتن می‌دانند، محروم خواهد کرد.

در مقابل، حامیانِ دولت بر این باورند که ایران عضوِ آژانس، و پیمان «ان‌پی‌تی»، و امضاکنندهٔ توافقِ پادمانی، بر پایهٔ حقوقِ بین‌الملل ملزم به آن است؛ و ورودِ بازرسان، امری قانونی است، زیرا این ورود از سویِ شورای عالی امنیت ملی، موردِ موافقت قرار گرفته است. بر این مبنا ایران به بازرسان اجازهٔ ورود به سایت‌های مشخصی را خواهد داد که شامل سایت‌هایی نخواهد شد که هدفِ حملهٔ اسرائیل و آمریکا قرار گرفتند. بر همین اساس نباید «عدم ورود» بازرسان به ایران به‌عنوان ابزارِ فشار برای تصویر کردنِ آن، به‌مثابهٔ «تهدید» به کار رود.

برخی مسئولان در داخل ایران تصریح کردند که بازرسانِ آژانس فقط از تأسیساتِ هسته‌ایِ ایران که هدفِ حمله قرار نگرفتند، بازدید خواهند کرد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجهٔ ایران، اعلام کرد که بازرسان برای نظارت بر روندِ تعویضِ سوختِ رآکتورِ بوشهر به ایران آمده‌اند و هنوز توافقی میانِ تهران و آژانس منعقد نشده است. حضورِ بازرسان، واکنش‌های تندی را از سوی جریانِ تندرو ـ به‌ویژه برخی نمایندگانِ مجلس ـ برانگیخت، تا آنجا که یکی از نمایندگان تهدید کرد علیه مسعود پزشکیان و علی لاریجانی، دبیرکل شورای عالی امنیت ملی، به‌اتهامِ عدم پایبندی به قانونی که مجلس به تصویب رسانده، شکایتِ کیفری ارائه خواهد کرد.

ایران نیز واقف است که نظارتِ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، امری ضروری است، زیرا بدون نظارتِ آن نمی‌توان با واشینگتن وارد مذاکره شد. به‌نظر می‌رسد ایران با نزدیک شدنِ موعدِ نهاییِ تعیین‌شده از سویِ کشورهای اروپایی، مسیری واقع‌بینانه‌تر را در قالب تدوینِ نقشه‌راهی برای همکاریِ تدریجی با آژانس، بر پایهٔ مسیری دیپلماتیکِ موازی با هر دو طرفِ اروپایی و آمریکایی، انتخاب کرده است.

منبع: ایندپندنت عربی


فعال شدن مکانیسم ماشه و پیامدهای چندلایه آن برای اقتصاد ایران

فعال شدن مکانیسم ماشه و پیامدهای چندلایه آن برای اقتصاد ایران

 مقدمه: مکانیسم ماشه در چارچوب برجام

مکانیسم ماشه (Snapback Mechanism) در چارچوب برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد طراحی شد تا در صورت نقض تعهدات از سوی رژیم ولایی، تحریم‌های بین‌المللی به‌طور خودکار بازگردند. ویژگی مهم این سازوکار، «حق وتوی معکوس» است؛ بدین معنا که برای ادامه تعلیق تحریم‌ها، شورای امنیت باید ظرف سی روز قطعنامه‌ای صادر کند و اگر هر یک از اعضای دائم شورای امنیت با آن مخالفت نمایند، تحریم‌های سازمان ملل بدون نیاز به اجماع بازمی‌گردند. به این ترتیب، فعال شدن مکانیسم ماشه عملاً به معنای بازگشت همه تحریم‌های چندجانبه و الزام‌آور سازمان ملل علیه رژیم ولایی است؛ تحریم‌هایی که دامنه‌ای فراتر از اقدامات یک‌جانبه ایالات متحده داشته و حتی همکاری کشورهایی مانند روسیه و چین با رژیم ولایی را نیز محدود می‌سازند.

بخش اول: تأثیر بر اقتصاد کلان

تورم و نرخ ارز: تشدید ناپایداری‌های ساختاری

فعال شدن مکانیسم ماشه موجب جهش دوباره نرخ ارز و انتقال مستقیم آن به سطح قیمت کالاها و خدمات می‌شود. این فرایند تورم ساختاری را به‌شدت تشدید کرده و بی‌ثباتی بازار ارز را دائمی می‌سازد.

رشد اقتصادی و رکود طولانی‌مدت

بازگشت تحریم‌های سازمان ملل صادرات نفت را محدود، سرمایه‌گذاری خارجی را متوقف و رشد اقتصادی را منفی می‌کند. در نتیجه، اقتصاد ایران وارد رکودی طولانی‌مدت با ظرفیت تولید محدود خواهد شد.

بودجه دولت و بحران کسری مالی

کاهش شدید درآمدهای نفتی و محدودیت صادرات غیرنفتی، کسری بودجه دولت را تشدید می‌کند. دولت برای جبران این شکاف به استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول متوسل شده و تورم فزاینده‌تری ایجاد خواهد کرد.

ذخایر ارزی و گسترش اقتصاد غیررسمی

تحریم‌های بانکی و کشتیرانی دسترسی حاکمیت ولایی به منابع ارزی را کاهش داده و هزینه واردات کالاهای اساسی را بالا می‌برد. در این شرایط، مسیرهای غیررسمی و قاچاق گسترش می‌یابد و سهم اقتصاد زیرزمینی افزایش پیدا می‌کند.


بخش دوم: پیامدها برای مشاغل خرد و متوسط

افزایش هزینه‌های تولید و محدودیت نهاده‌ها

مشاغل خرد و متوسط که توان تطبیق با تحریم‌ها را ندارند، نخستین قربانیان این شرایط خواهند بود. افزایش نرخ ارز و دشواری واردات مواد اولیه، هزینه تولید را بالا برده و بقای این بنگاه‌ها را تهدید می‌کند.


افت تقاضای داخلی و بحران بازار مصرف

قدرت خرید خانوارها کاهش یافته و تقاضا برای کالاها و خدمات داخلی افت می‌کند. این وضعیت به کاهش فروش و تضعیف بازار مصرف بنگاه‌های کوچک منجر می‌شود.


بحران نقدینگی و محدودیت دسترسی به اعتبار

با تشدید محدودیت‌های بانکی، دسترسی به سرمایه در گردش دشوار می‌شود و مشاغل خرد و متوسط امکان تأمین مالی فعالیت‌های خود را از دست می‌دهند.

ورشکستگی واحدهای کوچک و پیامدهای اشتغال منطقه‌ای

مجموع این عوامل تعطیلی و ورشکستگی گسترده کارگاه‌ها و واحدهای کوچک را به دنبال دارد. این امر به‌ویژه در مناطق محروم، بیکاری ساختاری ایجاد کرده و وابستگی اقتصادی محلی به کمک‌های دولتی و رانتی را افزایش می‌دهد.


بخش سوم: پیامدها برای اقتصاد خانوار

کاهش قدرت خرید و افزایش هزینه‌های ضروری

تورم ناشی از تحریم‌ها باعث افزایش شدید قیمت مواد غذایی، دارو، انرژی و مسکن می‌شود. در نتیجه، سهم کالاهای ضروری در سبد خانوار افزایش یافته و بخش‌های غیرضروری مانند آموزش، فرهنگ و تفریح به حاشیه می‌روند.


بیکاری، ناامنی شغلی و کاهش درآمد واقعی

تعطیلی بنگاه‌های خرد و افت ظرفیت تولید در صنایع بزرگ، بیکاری را افزایش داده و ناامنی شغلی را گسترش می‌دهد. هم‌زمان، کاهش درآمد واقعی خانوارها فشار مضاعفی بر معیشت آنان وارد می‌کند.


افزایش فقر، نابرابری و شکاف طبقاتی

تحریم‌ها فشار بیشتری بر طبقات متوسط و پایین وارد می‌کنند، در حالی که شبکه‌های رانتی و گروه‌های نزدیک به اقتصاد غیررسمی همچنان به سودآوری ادامه می‌دهند. این روند به افزایش نابرابری و تعمیق شکاف طبقاتی منجر خواهد شد.


پیامدهای اجتماعی و روانی: مهاجرت و فرسایش سرمایه اجتماعی

علاوه بر آثار اقتصادی، فشارهای ناشی از مکانیسم ماشه پیامدهای اجتماعی و روانی نیز دارد. افزایش میل به مهاجرت، نارضایتی‌های سیاسی و فرسایش سرمایه اجتماعی از جمله پیامدهای غیرمستقیم این وضعیت هستند.


بخش چهارم: پیامدهای ثانویه و غیرمستقیم

کاهش امنیت غذایی و محدودیت واردات کالاهای اساسی

بازگشت تحریم‌ها واردات غلات و کالاهای استراتژیک را محدود کرده و امنیت غذایی کشور را با خطر مواجه می‌سازد.


مهاجرت نیروی کار متخصص و فرار سرمایه انسانی

چشم‌انداز مبهم اقتصادی و ناامنی شغلی به مهاجرت نیروی کار ماهر و فرار سرمایه انسانی دامن می‌زند.


رشد اقتصاد زیرزمینی و تشدید فساد ساختاری

افزایش اتکا به مسیرهای غیررسمی و قاچاق، زمینه‌ساز فساد اقتصادی و تضعیف بیشتر شفافیت و کارآمدی حکمرانی اقتصادی خواهد شد.


جمع‌بندی: از رکود تورمی به سوی اقتصاد رانتی‌تر

فعال شدن مکانیسم ماشه نه‌تنها اقتصاد کلان ایران را در مسیر رکود تورمی عمیق قرار می‌دهد، بلکه مشاغل خرد و متوسط و اقتصاد خانوار را نیز دچار بحرانی شدید تر می نماید. شرایط موجب افزایش فقر، نابرابری، مهاجرت نیروی کار، و رشد اقتصاد غیررسمی می‌شود. در مجموع، مکانیسم ماشه می‌تواند اقتصاد ایران را بیش از پیش به سمت وابستگی به شبکه‌های رانتی و اقتصاد زیرزمینی سوق دهد و چشم‌انداز توسعه و ثبات اقتصادی کشور را تیره‌تر سازد.

منبع: گویا نیوز

رفع مسئولیت: مقالات منتشر شده، تنها نظر نویسندگان خود را منعکس می‌کنند.

پرده‌برداری از تئاتر خانواده‌ها شمارهٔ ۲ – چهره‌ها و مزدوران صحنه‌گردان پروندهٔ ویژه افشاگری

  پرده‌برداری از تئاتر خانواده‌ها شمارهٔ ۲ – چهره‌ها و مزدوران صحنه‌گردان پروندهٔ ویژه افشاگری کلیک کنید وتمام مطلب را از سایت خروش جنگل بخو...