گمان باطل : احسان امین الرعایا - قسمت ۳جانبداری در نمونهگیری و نمایندگی و...نتیجه گیری
احسان امین رعایا
جانبداری در نمونهگیری و نمایندگی ـ روش گمان بر پایه پیمایش آنلاین ناشناس با انتشار زنجیرهیی استوار است. طبق گزارش AAPOR در مورد پنلهای آنلاین، این روش منجر به جانبداری در نمونهگیری میشود زیرا دسترسی به اینترنت و VPNها نابرابر است و جمعیت بهشدت تحت سرکوب کمنمایی و حتی ناچیز انگاشته میشوند. در ایران، این روش سبب بیش از حد نمایاندن یک تمایل خاص میشود در حالی که هواداران مجاهدین که آشکارا بیشتر از همه تحت تعقیب و سرکوباند، حذف میشوند. انتقادهایی که بهطور خاص در این زمینه متوجه «گمان» شده، مانند مقالهیی در نیویورک مگزین است که اشاره میکند که نمونهگیری گلوله برفی[۲۱] که «گمان» بهکار میبرد، نمیتواند نماینده واقعی جمعیت باشد و نتایج را جانبدارانه میکند. [۲۲]
سوگیری مطلوبیت اجتماعی و تحریف ترجیحات ـ حتی اگر فردی در نظرسنجی شرکت کند، بهدلیل ترس از تعقیب و مراقبت توسط نهادهای سرکوب نظیر سازمان اطلاعات سپاه یا پلیس فتا و وزارت اطلاعات چه بسا پاسخهای خود را بهصورت تحریفشدهیی ابراز کند. این سوگیری مطلوبیت اجتماعی است که در رژیمهای سرکوبگر، افراد حمایت از رژیم را بیشنمایی میکنند تا با هنجارها همخوانی داشته باشند. مفهوم جعل ترجیحاًت، که توسط تیمور کوران[۲۳] ارائه شده توضیح میدهد که در چنین محیطهایی، مردم ترجیحاًت واقعیشان را پنهان میکنند. مطالعات دیگر از جمله در نشریه چین کوارترلی[۲۴] نشان میدهد که در چین، این جانبداری، حمایت از رژیم را ۱۰ الی ۲۰ درصد بیشنمایی میکند. در انتقاد دیگری از روش کار «گمان» در «شبکه دانشپژوهان ایران آزاد» [۲۵] توضیح داده شده است که وزندهی دادهها نمیتواند جعلیات نظرسنجیهای این مؤسسه را جبران کند.
اعتبار و اعتمادپذیری (پایایی) در محیطهای تحت سرکوب ـ از دیدگاه AAPOR، در محیطهای تحت سرکوب، پایایی نظرسنجیها نازل است. زیرا ترس از عواقب امنیتی و قضایی پاسخها را تحت تأثیر قرار میدهد. گزارشی از مرکز ویلسون[۲۶] تأکید میکند که نظرسنجیها در تحت حاکمیت رژیمهای استبدادی جانبدارانه است زیرا با دادههای دموکراسیها مقایسه نمیشوند و نیاز به ارزیابی دقیق دارند.
مطالعهای در نشریه کمپراتیو پلیتیک[۲۷] نشان میدهد که در چنین رژیمهایی، نگرشهای پنهان با نظرسنجیهای مستقیم همخوانی ندارند. مقاله این نشریه با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (IAT) [۲۸] نشان میدهد که در رژیمهای استبدادی مانند مصر، شهروندان نگرشهای واقعیشان را پنهان میکنند و حمایت از رژیم را بیشنمایی میکنند، بنابراین نگرشهای پنهان با نتایج نظرسنجیهای مستقیم همخوانی ندارند.
داعیه آنلاین ناشناس ـ گمان مدعی است که روش مورد استفادهاش یعنی پیمایش آنلاین ناشناس (با فیلترشکن)، امنیت کاربران را تضمین میکند. این ادعا میتواند بهطور نظری صحیح باشد. اما در محیط پرمخاطره ایران، ادراک خطر از واقعیت فنی مهمتر است. در ادبیات علمی، به این حالت «اثر ریسک ادراکشده» [۲۹] گفته میشود: حتی اگر حفاظت فنی کامل باشد، وقتی پاسخدهنده بر این باور است که احتمال شناساییاش وجود دارد، مشارکت نمیکند یا پاسخهای تحریفشده میدهد.
کاربران بهخصوص آنهایی که میدانند در صورت احراز هویت سیاسیشان توسط نیروهای سرکوبگر، با مجازات سنگین رو بهرو میشوند، همیشه در شبکههای اجتماعی از افتادن به تلههای امنیتی بیم دارند.
این مشکل صرفاً یک حدس سیاسی نیست. در پژوهشهای تطبیقی دربارهٔ وضعیت کشورهای سرکوبگر مانند سوریه دوران بشار اسد، بلاروس یا کره شمالی نشان داده شده که گروههای مخالف رادیکال عملاً در پیمایشهای عمومی غایباند. این امر باعث سوگیری انتخاب میشود و برآورد واقعی ترجیحاًت سیاسی را بهطور سیستماتیک تغییر میدهد.
منتقدانی که در نشریه نوار نیوز[۳۰] استدلال کردهاند میگویند روش مؤسسه گمان نامناسب است و نتیجهگیریهایش را مردود میکند. اصول AAPOR پیشنهاد میکند برای کاهش سوگیری، از تکنیکهایی مانند روش شمارش گزینهها[۳۱] استفاده شود، در حالی که «گمان» آن را نادیده گرفته است.
در نتیجه، نظرسنجیهای گمان بهدلیل همین جانبداریهای نظاممند از نظر علمی مردود هستند. این نتیجهگیری نه بر پایه گمانهزنی، بلکه بر مطالعات معتبر مانند گزارشهای AAPOR و مقالات آکادمیک استوار است.
روشهای علمی توصیهشده برای محیطهایی مانند نمونهگیری شبکهیی یا تکنیکهای پاسخ غیرمستقی توسط گمان بهکار گرفته نشده است. اتکای صرف به یک نظرسنجی آنلاین آزاد، بدون سنجش میزان عدمپاسخ، از نظر روششناختی مردود است.
لحظهای خود را به جای یک هوادار مجاهدین ساکن این یا آن شهر ایران تصور کنید. یک روز که به اینترنت مراجعه کردهاید، برای اولین بار لینکی از طریق سایفون دریافت میکنید که در آن نظرتان را درباره نظام سیاسی آینده و تمایل سیاسیتان به مریم رجوی و پرسشهایی از اینگونه میپرسد، چگونه ممکن است اعتماد کنید؟
حتی اگر شخصاً باور داشته باشید این لینک امن است، میدانید که کوچکترین خطا در شناسایی مجازی میتواند پیامدهای کیفری و امنیتی مرگبار داشته باشد.
مشکل گمان فقط فنی نیست، روششناختی است: اگر بخشی از جامعه بهطور ساختاری و پیشبینیپذیر از پاسخگویی محروم باشد، برآورد نهایی بهطور سیستماتیک دچار انحراف میشود.
این نقص تصادفی نیست و با «سانسور خودانگیخته» پاسخدهندگان گره خورده است.
از نظر علمی، این کاستی را میتوان تنها با طراحیهای پیشرفتهتر کاهش داد:
نمونهگیری شبکهیی هدایتشده[۳۲]: روشی برای دستیابی به جوامع بسته و پرخطر، که بر شبکههای اعتماد شخصی تکیه دارد و در پژوهشهای مربوط به جمعیتهای پنهان بهطور گسترده استفاده میشود.
تکنیکهای پاسخ غیرمستقیم مانند لیست اکسپریمنت[۳۳] که پاسخدهنده را در برابر شناسایی مستقیم محافظت میکند و امکان بیان صادقانهتری از گرایشهای سیاسی فراهم میآورد.
نادیده گرفتن این ابزارهای روششناختی بهمعنای نادیده گرفتن بخشی از جامعه است. بنابراین، استنتاجهای مؤسسه گام از پیمایشهای خود درباره گرایشهای سیاسی ایرانیان ــ بدون لحاظ این سوگیری ــ از دیدگاه علمی فاقد اعتبار است و بیش از آن که بازتاب واقعیت اجتماعی باشد، نتیجه سانسور اجباری بخشی از جامعه این یعنی پایگاه اجتماعی مجاهدین است.
خلأها وسوگیریها در نوع و دامنه سؤالها
یک نظرسنجی واقعاً بیطرف و عمومی باید: تمام گزینههای اصلی را در یک سطح از انتزاع ارائه کند (مثلاً: سلطنت، جمهوری، حکومت دینی بدون نام بردن از افراد)، همچنین اگر قرار است نامی مطرح شود، این قاعده باید در مورد همه گزینهها رعایت شود و سرانجام از دادن تحلیل و جزئیات بیشتر برای یک جریان خاص خودداری کند.
اما در نظرسنجی اخیر گمان، واژگان و چارچوب پرسشها بهطور ظریف جهتگیری معینی به سود اغراض این مؤسسه را تقویت میکند.
یک سوگیری آشکار، تمرکز مفرط بر گزینه «رضا پهلوی» است که دیدگاههای سلطنتطلبی در این نظرسنجی را بیش از حد نمایان کرده است.
در نتیجه پیمایشی را که قاعدتاً باید عمومی و غیرگروهی باشد، به سمت گروه خاصی هدایت کرده است. در پرسش سیستم سیاسی ترجیحی، گزینههای «سلطنت غیرفدرال» و «سلطنت فدرال» بهطور برجسته گنجانده شده است. علاوه بر این، در پرسش چهرههای سیاسی، موقعیت بچه شاه بهطرز عجیب و غریبی باد شده است. او کسی است که محبوبیتاش در ایران به ۳۱ درصد رسیده است. نه تنها ۸۱درصد شاهپرستان کشته ـ مرده او محسوب میشوند، بلکه یک پنجم جمهوریخواهان و نزدیک به یکسوم کسانی نیز که نوع نظام جایگزین برایشان تفاوتی ندارد، برایش هورا میکشند.
این همه حلوا ـ حلوا کردن بچه شاه و اقسام گزینهها درباره او را سنجیدن، بدون وارد کردن گزینههای متعادل برای سایر گروهها و شخصیتها، روشی است که گمان برای برجستهسازی بچه شاه اتخاذ کرده است.
در نتیجه از آنجا که گزینه سلطنت و بچه شاه با جزئیات و تأکیدات فراوان در این نظرسنجی بهنحو افراطی بیشنمایی شده، نظرسنجی از حالت سنجش واقعی افکار عمومی خارج شده و به شکلدهی به یک ادراک مشخص تنزل یافته است.
نشانههای زیادی وجود دارد که طراحی پرسشنامه و شیوه ارائه نتایج، آگاهانه بر سلطنت و رضا پهلوی تأکید بیش از حد کرده است. در واقع یک سوگیری شدید و عمدی در کار بوده و در مقایسه با گزینههای دیگر به سلطنت بهطور نامتناسبی توجه شده است. گزارش شامل جداول و نمودارهای متعدد برای جدا کردن طرفداران سلطنت و رضا پهلوی از سایر گروهها (مثل جمهوریخواهان، فدرالیستها، اصلاحطلبان) است، در حالیکه سایر گرایشها بهصورت کلی و کمجزئیات مطرح شدهاند.
مثال: پرسشهایی که مستقیماً از «پادشاهی مشروطه با رهبری رضا پهلوی» میپرسند، در مقابل گزینههای مبهم مثل «جمهوری سکولار» باعث میشود سلطنت گزینهیی مشخص و ملموس جلوه کند، در حالی که سایر گزینهها انتزاعی باقی میماند.
نحوه طراحی پرسشها با جزئیات نابرابر است. سلطنت، با ذکر نام رضا پهلوی، بهصورت شخصیسازی شده مطرح شده، اما گزینههای دیگر مثل جمهوری یا حکومت سکولار بهصورت عمومی بیان شدهاند. سایر گرایشها نیز جایگاه متمایزی ندارند.
در نمودارها و بخشهای تحلیلی، یافتههای مربوط به سلطنت و رضا پهلوی پررنگتر نشان داده شده است. مثلاً: نمودارهای جداگانه برای مقایسه طرفداران سلطنت و جمهوری ایجاد شده. نام رضا پهلوی بارها در خلاصهها و تیترها تکرار شده تا او را بهعنوان یک گزینه اصلی در ذهن مخاطب تثبیت کند. در مقابل، برای سایر گرایشها یا شخصیتهای جمهوریخواه چنین برجستگی وجود ندارد. هیچ پرسش معادلی برای چهرههای شاخص جمهوریخواه یا احزاب سیاسی مهم وجود ندارد، کما اینکه ملیتها و جریانهای بزرگ سیاسی فقط در قالب آمار کلی و بدون معرفی دقیق ذکر شدهاند.
حکمرانی اقتدارگرا
گمان تصریح میکند که نزدیک به نیمی از جامعه ایران خواهان حکومت اقتدارگرای فردیاند. این ادعا آن قدر با واقعیت جامعه ایران فاصله دارد که راستیآزمایی آن زائد است. رودرروی جامعهیی که از سال ۱۳۹۶ تا بهحال بارها به قیام برای سرنگونی نظام ولایت فقیه دست زده، و در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دو بار وسیعاً انتخابات رژیم را تحریم کرده، از نظر سیاسی، ادعای گمان تلاش برای حفظ همین رژیم است.
این ادعا یک تناقضگویی سفیهانه هم هست. گمان از یکطرف مدعی است ۶۶ درصد پاسخها به پرسشهایش را از کاربران وی.پی.ان دریافت کرده است. همه میدانند که وی.پی.ان محیط مورد استفاده اقشار شهری و تحصیلکرده است. اما گمان برای جا انداختن آمار بیپایه خود توضیح میدهد که طرفداری از «حکمرانی اقتدارگرای فردی»... «دیدگاهی است که در میان روستاییان و افراد با تحصیلات کم رایجتر است» («ترجیحاًت سیاسی ایرانیان در ۱۴۰۳، چکیده یافتههای گزارش»)
آیا این روششناسی یک پیمایش علمی است یا روش اوباش و قلاش. در این مورد پاسخی بهتر از شعر سعدی نمییابیم:
جوفروش است آن نگار سنگدل
با من او گندمنمایی میکند
یار من اوباش و قلاش است و رند
با من او خود پارسایی میکند
نسخهٔ آمارسازی شده دفترچه بچهٔ شاه
دفترچه دوران اضطرار بچه شاه در مرداد ۱۴۰۴ منتشر شد. تمرکز اصلی این دفترچه بر رهبری تکصدایی رضا پهلوی بهعنوان "رهبر خیزش ملی" است. بهنحوی که تمامیت قدرت حاکم (از جمله تعیین سران دولت، قضاییه و مجلس و نیز گزینش اعضای مجلس، کنترل ساواک بازسازیشده و نظارت بر سیاستهای اقتصادی) را از آن خود ساخته به هیچ مرجعی پاسخگو نیست. در واقع قدرت مطلقه ولایت فقیه را بدون عمامه و با کراوات باز تولید میکند. دفترچه مزبور بهاقتضای ماهیت استبدادی خود محلی از اعراب برای سایر مخالفان قائل نشده است.
نظرسنجی برساخته گمان نیز در مرداد ۱۴۰۴ منتشر شد. از نظر سیاسی تمرکز اصلی این نظرسنجی اعطای یک جایگاه بلامنازع به بچه شاه است. بهنحوی که به او یک محبوبیت ۳۱ درصدی اعطا کرده؛ در حالی که فاصله شخصیت مخالفی که پس از او قرار دارد بیش از ۲۵ درصد است. این اختلاف قابل توجه، مشابه دفترچه، جایگاه رضا پهلوی را برجسته و دیگران را به حاشیه میراند. این یک شباهت محتوایی قوی است، زیرا هر دو سند بچه شاه را بهعنوان یک چهره مرکزی و مسلط در اپوزیسیون نشان میدهند.
شباهت محتوایی آشکار دو سند، توسط منتقدان در X بهعنوان تلاشی برای «تقویت جایگاه پهلوی» تفسیر شده است.
دفترچه به جای حاکمیت مردم، حاکمیت مهان (خبرگان و نخبگان و اشرف) را بهمثابه طرح حکومتی مطلوب خود ارائه کرده است. این بهوضوح یک طرح نئوفاشیستی است.
همین طرح را «گمان» با جعل یک فقره آمار ۴۳ درصدی پشتیبانی کرده است: «حدود نیمی از جامعه (۴۳٪) پذیرای حکمرانی اقتدارگرای فردی هستند؛ این دیدگاه در میان روستاییان و افراد با تحصیلات کم رایجتر است».
از این نظر گزارش مزبور، بازگویی خطوط سیاسی اصلی دفترچه با زبان آمار است. اعضای نوفدی از نتایج نظرسنجی «گمان» قدردانی کردند و آن را با اهداف دفترچه همسو یافتند.
پروژههای همراستا و همهدف
از شروع سال ۱۳۹۸ که معرکه آمارسازی عمار ملکی آغاز به کار کرده، نامبرده تا بهحال ۱۵ «گزارش نظرسنجی» منتشر کرده است: «جمهوری اسلامی آری یا نه»، «انتخابات۹۸»، «کرونا در ایران»، «نگرش ایرانیان به دین»، «دیدگاه ایرانیان به مجازات اعدام»، «نگرش ایرانیان به رسانهها»، «انتخابات۱۴۰۰»، «نگرش ایرانیان به رابطه با جهان»، «نگرش ایرانیان به سیستم مطلوب»، «نگرش ایرانیان به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱»، «نگرش ایرانیان به رسانهها۱۴۰۲»، «انتخابات ۱۴۰۲»، «مشارکت ایرانیان در انتخابات ۱۴۰۲»، «نگرش ایرانیان به انتخابات ۱۴۰۳» و «ترجیحاًت سیاسی ایرانیان در ۱۴۰۳»
از منظر سیاسی (حوزه قدرت، آنچه معطوف به جایگزینی رژیم حاکم است) عناصر این فهرست به دو بخش غیرسیاسی و سیاسی قابل تقسیم است. انتخابات رژیم و کرونا و رسانهها و آره و نه به جمهوری اسلامی همه در بخش اول جا میگیرد. اما سه گزارش خاص شامل «نگرش ایرانیان به سیستم مطلوب»، «نگرش ایرانیان به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱» و «ترجیحاًت سیاسی ایرانیان در ۱۴۰۳» قویاً خصلت سیاسی دارد و تمرکز هر یک بر جهتدهی تصنعی به افکار عمومی و زمینهسازی پروژههای ارتجاعی ـ استعماری است. تقویم وقایع سیاسی سالهای اخیر بهروشنی نشان میدهد که:
ـ گزارش «نگرش ایرانیان به سیستم مطلوب» در فروردین ۱۴۰۱، زمینهسازی برای کنفرانس مطبوعاتی بچه شاه در خرداد ۱۴۰۱ بود تا از فضای سیاسی و بینالمللی لازم برای ارائه «نقش خود بهعنوان یک چهره هماهنگکننده» برخوردار شود.
ـ گزارش «نگرش ایرانیان به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱» که در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ منتشر شد و در آن گفته شده بود «بیش از ۸۵ درصد مردم ایران خواهان ائتلاف نیروهای اپوزیسیون هستند»، جاده صافکن نشست جورجتاون به سردمداری بچه شاه بود که پانزده روز بعد در اول اسفند ۱۴۰۱ برگزار شد و «منشور مهسا» و «ائتلاف برای گذار» را مطرح کرد.
ـ گزارش «ترجیحات سیاسی ایرانیان در ۱۴۰۳» در مرداد ۱۴۰۴ منتشر شد. این متعاقب انتشار طرح استبدادی دفترچه بچه شاه در همان ماه بود. هر دو سند هدف مشترک و واحدی را پیشاروی خود داشتند که جایگاهسازی برای بچه شاه بهعنوان رهبری بلامنازع پس از سرنگونی رژیم کنونی و برقراری یک رژیم اقتدارگرای فردی است.

نتیجهگیری
تعمیمدهی افراطی، سوگیریهای مفتضح، زیر پا گذشتن سیستماتیک استانداردها و اسلوبهای یک پیمایش علمی، سانسور و پنهانسازی در سراسر گزارش «گمان» حاکم است. این نقضها که بهوفور در گزارشهای قبلی این مؤسسه نیز وجود دارد، برخاسته از محدودیت دانش و تجربه «گمان» یا اشتباهات تکنیکی آن نیست. بلکه مقاصد سیاسی «گمان» و تأمینکنندگان و سفارشدهندگاناش آنها را به سقوط در وادی انواع تقلبها و سوءاستفادهها کشانده است.
همچنان که صاحبنظران و کارشناسان نظرسنجی تأیید کردهاند، گمان فاقد اعتبار و صلاحیت علمی است و گزارشهایش ابزار حقیری در خدمت شاه و شیخ شده است.
سوءاستفاده از نظرسنجی برای چهرهسازی از بچه شاه، دستکاری متقلبانه آمارها برای استتار موقعیت سرنگونی ولایت فقیه و بهکارگیری روشهای مستبدانه برای سانسور مجاهدین و شورای ملی مقاومت همه در خدمت هدف واضحی است: مقابله با جایگزین انقلابی و دموکراتیک رژیم ولایت فقیه و پیشروی انقلاب دموکراتیک.
این گزارشها مایه کف و دف سفارشدهندگان آن میشود، اما بر اراده رزمندهٔ مردم و قیامکنندگان ایران برای سرنگونی رژیم و پیروزی آزادی و حاکمیت جمهور مردم ایران اثری ندارد.
پانوشت:
[1] ـ self-reported
[۲] ـ اصطلاح «کاربران یکتا» (unique users) در آمار دیجیتال بهمعنای شمارش شناسههای فنی متمایز (مانند دستگاه، مرورگر یا حساب کاربری) است و نه الزاماً افراد انسانی واقعی. بهعنوان مثال، اگر یک فرد از چند دستگاه مختلف متصل شود، ممکن است چند بار بهعنوان کاربر یکتا شمرده شود؛ برعکس، اگر چند نفر از یک دستگاه مشترک استفاده کنند، همگی فقط یک کاربر یکتا محسوب میشوند.
اصطلاح «تعداد اتصالات» (connections) حتی از این هم کمتر به «کاربر انسانی» نزدیک است؛ این شاخص صرفاً هر بار اتصال به سرور را میشمارد. بنابراین یک کاربر میتواند در طول روز دهها یا صدها اتصال ایجاد کند و آمار connections بهطور مصنوعی بزرگتر از تعداد واقعی افراد باشد.
به همین دلیل، هر دو شاخص بیشتر بیانگر «الگوهای دسترسی» هستند تا تعداد دقیق انسانهای استفاده کننده و باید با احتیاط تفسیر شوند.
[۳] ـ Freedom on the Net
[۴] ـ Open Observatory of Network Interference
[۵] ـ U.S.Agency for Global Media
[۶] ـ representative sample
[7] ـ raw data
[۸] ـ تکرارپذیری (Replicability): قابلیتی در پژوهشهای علمی است که به پژوهشگران مستقل امکان میدهد با استفاده از همان دادهها و روشها، نتایج مطالعه اولیه را باز تولید و صحت آن را ارزیابی کنند.
[۹] ـ دادههای خام ریز (micro data): مجموعه دادههای اولیه مربوط به هر پاسخدهنده، پیش از هر گونه تجمیع یا خلاصهسازی. این دادهها برای بررسی صحت محاسبات، باز تولید نتایج و تحلیلهای تکمیلی ضروری است.
[۱۰] ـ چارچوب نمونهگیری: مبنای دقیق انتخاب پاسخدهندگان (sampling frame) که مشخص میکند نمونهگیری از چه جمعیتی و با چه روشی انجام شده است؛ نبودِ این اطلاعات ارزیابی نمایندگی آماری نمونه را دشوار یا ناممکن میسازد.
[۱۱] ـ شاخصهای کیفیت پاسخگویی (response rate diagnostics): معیارهایی که میزان مشارکت واقعی افراد منتخب و احتمال سوگیری ناشی از عدمپاسخ را نشان میدهند. عدم ارائه این شاخصها مانع سنجش اعتبار برآوردهای نظرسنجی میشود.
[۱۲] ـ peer review
[۱۳] ـ raking weighting
[۱۴] ـ probability sampling
[۱۵] ـ non-probability sampling
[۱۶] ـ external validity
[۱۷] ـ عمار ملکی در مصاحبه با کامبیز غفوری، ۲۳ اوت ۲۰۲۵ـ https://www.youtube.com/watch?v=KrN7-rKjUoM
[۱۸] ـ American Association for Public Opinion Research
[۱۹] ـ مجله Democratization، یک نشریه آکادمیک در زمینه دموکراتیزاسیون و سیاستهای تطبیقی که از سال ۱۹۹۴ توسط Taylor & Francis منتشر میشود. مطالعه اشاره شده در The autocratic bias: self-censorship of regime support" در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱ (جلد ۲۹، شماره ۷، صفحات ۱۲۴۳-۱۲۶۳) منتشر شده است. این مقاله بر اساس نظرسنجیهای آنلاین و آزمایشهای لیست در امارات متحده عربی، بررسی میکند که چگونه ترس از دولت در رژیمهای استبدادی منجر به خودسانسوری میشود و حمایت از رژیم را بیشنمایی میکند.
https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/13510347.2021.1981867
[۲۰] ـ Political Science Research and Methods، یک مجله آکادمیک از European Political Science Association که از سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر میشود، پژوهش مورد نظر "On the measurement of preference falsification using nonresponse rates" است و در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴ منتشر شده. این مقاله با استفاده از شبیهسازی و تحلیل نظری، نشان میدهد که نرخ غیرپاسخگویی میتواند بهعنوان جایگزینی برای پنهانکاری ترجیحاًت عمل کند،
: https: //www. cambridge. org/core/journals/political-science-research-and-methods/article/on-the-measurement-of-preference-falsification-using-nonresponse-rates/21FBAD9B277109F1890 12A5EABD0CCFB
[۲۱] ـ روش گلوله برفی نوعی نمونهگیری در پژوهشهای اجتماعی است که در آن پژوهشگر از افرادِ نمونهٔ اولیه میخواهد افراد مشابه دیگری را معرفی کنند و این زنجیره به همین شکل ادامه پیدا میکند. این روش معمولاً زمانی بهکار میرود که یافتن مستقیم پاسخدهندگان دشوار است، مثل گروههای پنهان یا در معرض خطر.
[۲۲] ـ نیویورک مگزین، در مقالهیی با عنوان «Why Is Iran&#۳۹;s Secular Shift So Hard to Believe»، ۲۱ اکتبر ۲۰۲۲،
https://nymag.com/intelligencer/article/iran-secular-shift-gamaan.html
[۲۳] ـ تیمور کوران (Timur Kuran)، اقتصاددان و دانشمند سیاسی ترک-آمریکایی، استاد اقتصاد و علوم سیاسی در دانشگاه دوک (Duke University) که تحقیقاتش عمدتاً بر جنبههای توسعه اقتصادی، نهادهای اقتصادی-سیاسی خاورمیانه و تأثیر اسلام بر اقتصاد تمرکز دارد.
مفهوم "جعل ترجیحاًت"(preference falsification) توسط او ارائه شده و در کتاب"Private Truths، Public Lies: The Social Consequences of Preference Falsification" (حقیقتهای خصوصی، دروغهای عمومی: پیامدهای اجتماعی جعل ترجیحاًت) توضیح داده شده است. این کتاب در سال ۱۹۹۵ توسط انتشارات دانشگاه هاروارد (Harvard University Press) منتشر شد.
https://sites.duke.edu/timurkuran/research/books/private-truths-public-lies-the-social-consequences-of-preference-falsification/
[۲۴] ـ نشریه The China Quarterly یکی از معتبرترین مجلات آکادمیک در حوزه مطالعات چین که از سال ۱۹۶۰ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر میشود. مقاله مورد نظر مندرج در این نشریه (Do Chinese Citizens Conceal Opposition to the CCP in Surveys? Evidence from Two Experiments) در ژانویه ۲۰۲۴ منتشر شده و بر اساس دو آزمایش (list experiment و endorsement experiment) با نمونهیی بیش از ۲۰۰۰ نفر (از پلتفرمهای آنلاین چینی) انجام شده است. این آزمایشها نشان میدهد بیشنمایی حمایت از رژیم حدود ۱۴ درصد در متا-آنالیزها و تا ۲۸٫۵ درصد در چین است.
[۲۵] ـ مقالهٔ پژوهشی مؤسسهٔ FreeIranSN با عنوان «GAMAAN Polling Under Dictatorship in Iran»، ۲۴ اوت ۲۰۲۵، https://freeiransn.com/the-betrayal-of-truth-gamaan-polling-under-dictatorship-in-iran/
[۲۶] ـ مرکز ویلسون (Woodrow Wilson International Center for Scholars)، در گزارش "The Authoritarian Bias: Measuring Public Opinion in Russia"، آوریل ۲۰۱۶
https: //www. wilsoncenter. org/event/the-authoritarian-bias-measuring-public-opinion-russia
[۲۷] ـ نشریه Comparative Politics، یک مجله آکادمیک از City University of New York که از سال ۱۹۶۸ منتشر میشود. مطالعه مرتبط "Implicit Attitudes Toward an Authoritarian Regime" نوشته Rory Truex است که در اکتبر ۲۰۱۸ (جلد ۵۱، شماره ۱، صفحات ۳۵-۵۳) منتشر شده.
http://cpd.berkeley.edu/wp-content/uploads/2018/04/CPC_Truex.pdf
[۲۸] ـ Implicit Association Test، آزمون تداعی ضمنی، ابزاری برای اندازهگیری نگرشها و ترجیحاًت پنهان یا ناهشیار افراد است که ممکن است خودشان هم از آن آگاه نباشند
[۲۹] ـ Perceived Risk Effect
[۳۰] ـ NourNews
[۳۱] ـ آزمایش شمارش گزینهها (List Experiment): روشی برای کاهش سوگیری مطلوبیت اجتماعی در پرسشهای حساس است. به گروههای مختلف پاسخدهندگان فهرستی از گزارهها داده میشود و از آنها صرفاً خواسته میشود تعداد گزارههای مورد تأیید خود را اعلام کنند، نه محتوای دقیق پاسخ را. با مقایسهٔ میانگین پاسخها در گروهها، میتوان نسبت واقعی پذیرش یک گزارهٔ حساس را بدون افشای مستقیم هویت پاسخدهندگان برآورد کرد.
[۳۲] ـ Respondent-Driven Sampling – RDS
[۳۳] ـ Randomized Respons

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر