خروش جنگل «پرهسر تا رضوانشهر؛ خوننوشتههای جنگ داخلی»
جنگلهایی که پر بودند از انسان، نه درخت تنها…
پرهسر و رضوانشهر، سرزمین سبزی، مه و کوه نیستند فقط. آنها خاطرهاند؛ خاطره خون، خاطره قیام، خاطره نسلهایی که در جنگلی آتشگرفته به مصاف شب رفتند. اگر خیپوست مازندران زبان مقاومت بود، پرهسر، مشت گرهکرده آن بود در گیلان. اگر رامسر و دالخانی مأمن رزمندگان بودند، رضوانشهر، میدان تهاجم و ایستادگیشان شد.
این کتاب، روایت آنهاست که در میان شلیکها، شکنجهها، خیانتها و جنگ بیرحمانهای که رژیم بر مردم تحمیل کرد، جنگ داخلی واقعی را از درون تجربه کردند؛ اما تن به تسلیم ندادند. جنگی نه بین شمال و جنوب، که بین ظالم و مظلوم، بین آخوند و آزادی، بین پاسداران واطلاعاتی ها ومزدوران و مجاهدخلق.
«کیومرث»، «مجید»، «حمید رابونیک»، «محمود حلاجپور»، «نظامالدین و سراجالدین عنقائی»، «ارسلان جنگل»، «مهری شیرنگی»، «مریم کوزهگر»، «ملیحه مرتضوی»، «فرمانده میرزا» و دهها نام دیگر، نه افسانهاند، نه غبار تاریخ؛ بلکه صدای فرزندان خلقاند در میان دود و فریاد، در دل جنگل و پشت خاکریز زندگی.
در این کتاب، از زبان دو رزمنده و دو شاهد زنده – کیومرث و مجید – تصویر آن خروش و پایداری را بازخوانی میکنیم که در پرهسر، رضوانشهر، لاتلیگ، عرب، درهلیمو، سفیدآب و حوالی گیلان، با دست خالی در برابر ارتش خمینی ایستاد و جاودانه شد.
جنگی در سایه جنگ؛ حقیقت پنهان مانده
از زبان مجید سندی

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر