گمان باطل :احسان امین الرعایا قسمت اول
- سیاسی
- 1404/06/24

بنیامین دیزرائیلی، نخستوزیر انگلستان در دوران ملکه ویکتوریا، گفته بود: «دروغ بر سه نوع است: دروغ معمولی، سوگند غیرواقعی و آمار». اشاره او به آمارهایی است که گاه به گونهیی انتزاعی، یکجانبه و پارهپاره ارائه میشود و با ظاهرسازیهای شبهعلمی برای مخفی کردن حقیقت و منحرف کردن واقعیت بهکار میرود.
گزارشی که با عنوان «ترجیحات سیاسی ایرانیان در ۱۴۰۳» و با امضای عمار ملکی در مرداد ۱۴۰۴ منتشر شد، نمونه جامعی از اکاذیبی است که با دستکاری یا جعل آمار صورتبندی شده است.
گزارش مزبور را کاربران شبکههای اجتماعی «هنر نظرسنجی کاذب» توصیف کردهاند. حال آنکه مؤسسه نامبرده در سرهمبندی آمارها، نه هنر بلکه ناشیگری بسیار به خرج داده است. اما با اطمینان از اینکه برساختههای آماریاش، به هر نحو که باشد، مثل سالهای گذشته توسط محافل معینی رسانهیی میشود، دست خود را در ارتکاب انواع تقلبها و لاپوشانیها باز دیده است.
این گزارش هر آینه با یک روششناسی علمی و تحلیل سیستماتیک زیر ذرهبین قرار گیرد و چنانچه با یک نگرش دیالکتیکی کنه سیاسیاش موشکافی شود و با یک هوشیاری طبقاتی اغراض و منافعی که حامل آن است، واکاوی شود؛ دوز و کلکهای نهانی خود را رو میآورد و فاش میسازد که
ـ از نظر روششناسی مخدوش، پرتناقض و تقلبآمیز است،
ـ از نظر سیاسی باز تولید دفترچهٔ نوفدی برای اعطای یک جایگاه سیاسی بلامنازع به بچه شاه به زبان آمارهای جعلی است.
ـ و از نظر طبقاتی بخشی از پروژه خیالبافانه جایگزینی فاشیسم دینی با نئوفاشیسم سلطنتی است.
نظرسنجی مشابهی که این مؤسسه در سال ۱۴۰۱ منتشر ساخت، در تحقیق ارزشمند پرفسور حسین سعیدیان و پروفسور کاظم کازرونیان از منظر علمی و سیاسی بررسی و افشا شده است.
در این نوشته، تمرکز بررسیها در سه حوزه کلیدی شامل جمعآوری دادهها (روش نمونهگیری و روششناسی)، طراحی و دامنه پرسشها و ارائه نتایج نشان میدهد که چگونه این عناصر در یک فضای مختنق و استبدادزده امکان بیشنمایی حداکثری پاسخهای متمایل به بچهشاه و ناچیزانگاری راهحل انقلابی و جایگزین دموکراتیک را فراهم کرده است.
آمارسازی محض رضای شاه و شیخ
گزارش «ترجیحات سیاسی...» ، توسط دو نفر بهنامهای عمار ملکی و پویان تمیمی تدوین شده و با نام «گمان» انتشار یافته است. گمان یک مؤسسه ثبت شده در هلند است. افراد یاد شده در جدیدترین گزارش ساخته و پرداختهٔ خود دعاوی پرتعدادی را پیش کشیدهاند که رئوس آن از این قرار است:
الف ـ «نظرسنجی» در شبکههای اجتماعی انجام شده است. ۶۶ درصد آن در محیط یک فیلترشکن به نام سایفون صورت گرفته است. آنها سایفون را ابزاری توصیف میکنند که «روزانه تا ۷ میلیون کاربر دارد».
ب ـ در این نظرسنجی بیش از ۷۷ هزار نفر شرکت کردهاند. «گمان» این تعداد را از فیلتر گزینشهای خود عبور داده است. پس از این فیلترینگ، پاسخهای کمتر از ۲۱ هزار نفر را که مناسب و دلبخواه خود تشخیص داده مبنای بررسی قرار داده است.
ج ـ این نظرسنجی در خرداد ۱۴۰۳ انجام شده است. «گمان» بخشی از نتایج را که مربوط به نمایش انتخابات رژیم بوده، همان موقع منتشر کرده است. اما بخش دیگر را که موضوع کانونی آن چهرهسازی از بچه شاه است، در آستین خود نگهداشته ۱۴ ـ ۱۵ ماه بعد منتشر کرده است. این تأخیر طولانی چرا صورت گرفته است؟ عمار ملکی به جای دادن پاسخی معقول ـ که در اختیارش نیست ـ به ۲ دروغ افزوده پناهنده شده: ۱ ـ این کار نیاز به تحلیل عمیق داشته که زمانبر است. ۲ ـ این رویکرد در بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی معتبر معمول است. یک حرف راست هم زده: تیم گمان از افراد «داوطلب» تشکیل شده است.
د ـ بهمدت بیش از ۱۴ ماه داوطلبان و سربازان گمنام محض رضای شاه و شیخ آمار و طامات میبافتند تا به نتایج مشعشع زیر رسیدند:
در سال ۱۴۰۳ به نسبت دو سال قبلتر از آن، مخالفت مردم ایران با رژیم ولایت فقیه ۱۱ درصد کمتر شده،
حمایت از رژیم با افزایش ۴ درصدی به ۱۹ درصد رسیده،
حمایت از براندازی رژیم ۲۰ درصد کاهش یافته،
در مجموع ۴۱ درصد جمعیت کشور خواهان ادامه رژیم کنونی یا بازگشت به دیکتاتوری قبلیاند، در حالی که فقط ۲۶ درصد خواهان جمهوریاند،
و نزدیک به نیمی از جامعه با یک حکمرانی اقتدارگرایانه موافقاند که نه به انتخابات نیازی داشته باشد، نه به مجلس. اما بیش از هر چیز برآیند غایی این «نظرسنجی» اهمیت دارد: موقعیت سیاسی بلامنازع بچه شاه با محبوبیت ۳۱ درصدی!
خانهاشباح
منطق تأسیس گمان در سال ۲۰۱۹ در ظاهر این بوده که با توجه به سلطهٔ اختناق و سرکوب در ایران، روشهای سنتی و تاکنونی نظرسنجی که مبتنی بر نمونهگیری احتمالی و مصاحبههای حضوری یا تلفنی است، نمیتواند شرایطی فراهم سازد که مردم آزادانه باورهای واقعی خود درباره موضوعات حساس مذهبی و سیاسی را بیان کنند. زیرا مردم، اغلب دیدگاههای واقعی خود را سانسور میکنند یا حتی هوشیارانه آن را تغییر میدهند تا در بررسیهای دقیق مأموران امنیتی، با پیامدهای آن مواجه نشوند. بهادعای گمان این گروه برای احتراز از همین پیامدها، نظرسنجیهای خود را در رسانههای اجتماعی، پلتفرمهای VPN مانند «سایفون» و پلتفرمهای پیامرسانی رمزگذاری شده مانند تلگرام توزیع میکند و به پاسخدهندگان اجازه میدهد بهصورت ناشناس شرکت کنند.
اما چنان که در ادامه فاش میشود، در عمل، «سایفون» به محیطی بدل شد که بخش قابل توجهی از پاسخدهندگان مشتریان ثابت و همسوی «گمان» هستند. بهعلاوه استفاده کنندگان از «سایفون» نمیتوانند تنوعات سیاسی و عقیدتی و اجتماعی جمعیت ایران را نمایندگی کنند.
سایفون یک ابزار دور زدن سانسور اینترنت (VPN) است که بهصورت رایگان قابل استفاده است. این وی.پی.ان، هر چند مرکب از هزاران سرور پروکسی است، اما شبکهیی است که بهصورت متمرکز مدیریت میشود.
استفاده کنندگان از این ابزار عمدتاً اقشار شهری، تحصیل کرده و مرفهاند که بهدلیل نوع نیازهایشان بیشتر از سایرین به اینترنت پرسرعت رو میآورند. همچنین از فیلترینگ و روشهای دور زدن آن آگاهاند و از دانش فنی لازم برای نصب و استفاده از وی.پی.ان برخوردارند.
وقتی که ۶۶ درصد پاسخها در این کانال اخذ شده، یافتن پاسخ این پرسش بسیار مهم است که روزانه چند نفر از این کانال استفاده میکنند؟ وانگهی، آیا جمعیت آنها از بابت تنوع سیاسی و جغرافیایی و اجتماعی از چنان مشخصاتی برخوردار است که بتوان آنها را نماینده مردم ایران تلقی کرد؟
اولاً، «گمان» ادعا کرده که روزانه ۵ تا ۱۱ میلیون نفر در ایران از سایفون استفاده میکنند (فوریه ۲۰۲۴). اما این برآورد بهطور کامل بر دادههای اعلامشدهٔ خود شرکت سایفون تکیه دارد و هیچ نهاد مستقلی آن را تأیید نکرده است.
سایفون در یک پست فیسبوک (ژوئن ۲۰۲۵) گفته بود که پیش از تشدید سانسور، روزانه ۴ تا ۷ میلیون کاربر ایرانی داشته و حتی در دورههای سانسور شدید نیز بیش از ۳ میلیون کاربر را پشتیبانی کرده است.
دادههای ارائهشده توسط سایفون خوداظهاری (خود گزارشی) [۱] است. در چنین دادههایی معمولاً امکان اغراق یا شمارش تکراری وجود دارد. کارشناسان احتمال میدهند این آمار بهجای شمارش انسانهای واقعی، بر معیارهایی چون «کاربران یکتا» (شمارش بر اساس دستگاهها یا حسابهای متمایز) یا «تعداد اتصالات» (شمار دفعات اتصال به سرور) مبتنی باشد. این شاخصها الزاماً بیانگر تعداد واقعی افراد استفاده کننده نیست و میتواند موجب تورم عددی شود.
به بیان دیگر، اعداد اعلامشده باید بهعنوان تخمینهای فنی شرکت سایفون دیده شود، نه دادههای تأییدشده یا مستقل. از دید روششناسی علمی، چنین آماری تنها زمانی اعتبار مییابد که با دادههای مقایسهیی یا سنجشهای ثالث راستیآزمایی شود[۲] در بیان طنزآمیز میتوان آنها را اشباح مدرن نامید.
تا آنجا که به نظر نهادهای بینالمللی مربوط میشود، مؤسسهٔ «فریدام هاوس» در گزارشی که در سال ۲۰۲۲ منتشر کرد، [۳] از مدیر شرکت سایفون نقل کرده است که در ۲۰۱۹، روزانه بین ۱ تا ۲ میلیون کاربر در ایران داشتهاند. «فریدام هاوس» در حالی که این آمار را از شرکت سایفون نقل میکند، خود گزارش یا برآورد مستقلی از شمار کاربران سایفون ارائه نکرده و در مورد ارقام مورد ادعای سایفون از جمله ۵ تا ۱۱ میلیون کاربر اظهارنظر تأییدآمیزی ندارد.
یک نهاد بینالمللی دیگر بهنام اونی[۴] در گزارش فنی نوامبر ۲۰۲۲ درباره قطع شدن اینترنت در ایران، سایفون را یکی از ابزارهای دور زدن سانسور در ایران معرفی کرده اما در این گزارش تأیید یا اشارهیی درباره آمار چند میلیون کاربران (مانند ۵-۱۱ میلیون) به چشم نمیخورد؛ بلکه تنها به نقش آن در اعتراضات اشاره دارد.
به نوبه خود آژانس رسانهیی جهانی ایالات متحده (USAGM) [۵]در گزارش مالی سال ۲۰۱۹، تصریح میکند که سایفون هر هفته (و نه هر روز) حدود ۶۲۱ هزار کاربر یکتا دارد. وانگهی این آمار جهانی است و خاص ایران نیست.
عفو بینالملل، هیومن رایتس واچ و مرکز حقوقبشر ایران (CHRI) نیز در گزارشهای خود به نقش سایفون که در اعتراضات ایران مورد استفاده قرار میگیرد اشاره کردهاند. اما اشارهیی به آمار کاربران نمیکنند. هیچ نهاد بینالمللی مستقلی مانند سازمان ملل یا اتحادیه بینالمللی مخابرات این آمار را تأیید نکردهاند و هیچ رقمی برای آن ذکر نکردهاند.
نتیجه: ادعای گمان درباره وجود ۵ تا ۱۱ میلیون کاربر روزانه در سایفون پشتوانهیی ندارد و نمیتوان برای آن اعتباری قائل شد. تعداد کاربران روزانه بهخصوص در روزهای ۱۷ ـ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۴ ـ زمان برگزاری نظرسنجی ـ که هیچ اعتراضی هم در داخل ایران در کار نبوده، محدود است. بر اساس گزارش USAGM که در سطور بالا ذکر شد، در کل دنیا هفتگی حدود ۶۲۱ هزار کاربر یکتا دارد، که روزانه حدود ۹۰ هزار کاربر تخمینی است. حتی اگر مسامحتاً نصف این آمار را مربوط به ایران بدانیم، در دو روز برگزاری نظرسنجی فقط ۹۰ هزار کاربر به این کانال مراجعه کردهاند. ۶۶ درصد پاسخدهندگان (یعنی حدود ۵۱ هزار نفر از ۷۷۲۱۶ نفر) از همین جمعیت محدوداند و نمیتوانند گرایشها و انتخابهای یک جمعیت نزدیک به ۸۷ میلیونی را نمایندگی کنند.
ثانیاً، فرآیند ایجاد شده توسط «گمان»، طیف محدود و معینی از جمعیت را جذب میکند. در نتیجه این ادعای گمان بیپایه است که میگوید در روش مورد استفادهاش گروه پاسخدهندگان، نمونه نماینده[۶] جمعیت کشور است و تمام گروههای اجتماعی و سیاسی (زن، مرد، سنین مختلف، سطوح گوناگون تحصیلات، همه استانها، شهری/روستایی، درآمد) را شامل شود.
این فناوری، جمعیت شهری، مرفه و تحصیلکرده را بیشتر جذب میکند که میخواهند به محتوای سانسور شده دسترسی پیدا کنند. این فناوری اما برای طیف وسیعی از جمعیت کشور قابل استفاده نیست؛ از جمله:
ـ اشخاص ناآشنا با فناوری اینترنتی،
ـ کسانی که کاربران اینترنت نیستند. این گروه طبق دادههای اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) ۱۸ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
ـ جمعیت بیسواد که معمولاً در گروههای حاشیهای یا روستاییاند و حداقل ۱۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند،
ـ جمعیت کمسواد،
ـ گروههای روستایی،
ـ سالمندان،
ـ و جمعیت فقیر یا کمدرآمد
گروههای بالا که بخش عظیمی از جمعیت کشورند، در «تحلیل عمیق»! «گمان» کمنمایی شده تا بتواند نتایج آمارسازی خود را به کل جمعیت کشور تعمیم دهد.
کارشناسان نظرسنجی نتیجهگیری میکنند که یافتههای گمان بهرغم سوگیری انتخابی قابل توجهی که درباره محدوده مخاطبان نظرسنجی بهخرج داده، نمیتواند به عموم مردم ایران تعمیم داده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر